نقد و بررسی
بسیاری از این انقلابهای مفهومی فرضهای بنیادی رشتة علمی خود را با، مثلاً، زیر سؤال بردن کل ایدة "امر اجتماعی" به چالش کشیدهاند. در حالی که تاریخِ همة رشتههای آکادمیک را میتوان برحسب تغییرات ناگهانی در الگو یا پارادایم به رشتة تحریر درآورد، به نظر میرسد جامعهشناسی بیش از اغلب موضوعات دیگر مستعد این تغییرات گیجکننده و در زمینة فکری بوده است. میتوان این بیثباتی تحلیلی را به سبکی منفی دال بر عدم بلوغ جامعهشناسی به مثابه علمی اجتماعی در نظر گرفت، یا میتوان جامعهشناسی را حوزهای رشتهای تلقی کرد که عمیقاً با دامنة گسترده جنبشهای فرهنگی در جوامع مدرن هماهنگ است. لویت در سال 1897 متولد شد و در سال 1973 بدرود حیات گفت. او زندگی پرماجرایی داشت. دانشجوی فرایبورگ بود و تحت نفوذ هوسرل و هایدگر قرار داشت. هایدگر استاد راهنمای لویت در تز فوق دکترای او دربارة فرد در نقش همنوع بود. او پیش از به قدرت رسیدن هیتلر در سال 1933 مقام استادی در دانشگاه ماربورگ داشت. در طول این سالهای بحران، به ایتالیا، ژاپن و سرانجام در سال 1941 به آمریکا سفر کرد، و مقامهایی را در مدرسة علمیة هارتفورد و مدرسة عالی جدید پژوهشهای اجتماعی در نیویورک (51-1949) عهدهدار شد. در مدرسة علمیة هارتفورد بود که لویت تعدادی مقالة مؤثر دربارة فلسفة تاریخ، مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم برای پژوهش اجتماعی نوشت.