متن پشت جلد
صدای موسیقی ناشناسی حرفش را قطع کرد. ایوب بیاختیار نگاهی به گوشی خود انداخت و از اینکه ستاره سراغش را نگرفته، شاد و اندکی نگران شد. اما چرا این آهنگ؟ زنگ هیوا را میشناخت؛ موسیقی فیلم سینما پارادیزو بود.
شهرزاد گوشی را از کیفش درآورد و نگاهی به آن انداخت. لبخندی زد و با مهربانی دستش را روی دست ایوب گذاشت. ایوب این حرکات را خوب میشناخت. حتی اگر برای رد گم کردن، زنگ مخصوص هیوا را تغییر داده باشد. حتماً این یکی را هم هیوا معرفی کرده و موسیقی فیلم است؛ شهرزاد که سواد این چیزها را ندارد.
ـ از متن کتاب ـ
درباره محصول
بگذارید میترا بخوابد نوشته ی کامران محمدی است که توسط نشر چشمه در سال 1393 و 130 صفحه به بازار عرضه شده است. این اثر از نظر موضوعی در دسته/های ذیل قرار میگیرد:
از این نویسنده کتاب های ذیل نیز منتشر شده است:
این جا باران صدا ندارد از انتشارات : نشر چشمه رولت روسی و هشت داستان دیگر از انتشارات : نشر چشمه