متن پشت جلد
خیلی بانمک بود، هم بانمک هم با فهم، همون روز اول آوردمش خونه، بهش گفتم اسمت چیه، گفت آرزو، گفتم متولد چه ماهی هستی، میخواستم سر از کاراش دربیارم، از رو این کتاب طالعبینی هندی، دیدین که؟ گفت ماه جغد، گفتم ماه جغد نداریم که، گفت دارید فقط تو تقویم اسمشرو نمینویسن.
نقد و بررسی
« متولد ماه جغد » نام مجموعه داستانی است از آزاده محسنی مشتمل بر 8 داستان ، داستانهای این مجموعه درنگی هر چند کوتاه بر ناپایداری روابط انسانی و تنهایی انسان ، در میان جمع دارد . عنصر مشترک این داستانها تمرکز روی حس خلأ عاطفی و نادیده گرفته شدن انسانهاست . شهروندانی که درنگاه کلی مانند تودهای عظیم همسوی یکدیگر حرکت میکنند ، اما هر کدام در خلوت خود سنگینی جهانی را به دوش میکشند . نیاز عمیق روح انسان به توجه و حمایت جمع ، درونمایه اصلی این داستانهاست : « بوم را گذاشتهام روی سه پایه ، رنگها و قلمموها و مداد و پالت و دستمال و کاردکها را هم مرتب چیدم روی میز ، میخواستم شروع کنم که هوس کردم اول بنویسم ، میدانم ، نیت هرچه قلبیتر و پوشیدهتر باشد ، زودتر برآورده میشود . خوب ، من هم که به کسی نمیگویم جز به خود شما ، آن هم به نیت تقرب . » نام داستانهای این مجموعه عبارتند از : « یکی از این دوشنبهها بود ، به سلامت بانو ، متولد ماه جغد ، اولین ثانیه حج پرید ، ژله توتفرنگی ، برادر بار دارد ، زخمه بر ساز شنی و راحله خیس بود».