متن پشت جلد
به حیاط، چمنها و پرچینها سرسبز و شاداب دور حیاط نگاهی انداخت.
دلش خواست آنجا را با دل سیر تماشا کند. دلش میخواست به قضاوت
زندگیاش بنشیند. به قضاوت عمری که در آن خانه و سالهایی که در آن
کاروان گذرانده بود. از خودش میپرسید آیا یک نیمه روز برای یک زندگی
کافی است؟
مگر در یک چشم به هم زدن میتوان همة آنچه را که از سر
گذرانده بود، مجسم کند و به یاد آورد؟
روزی کسی گفته بود: همة زندگیام را میتوانم در نیم
ساعت برایت تعریف کنم.
آیا به راستی میشود یک زندگی را در نیم ساعت تعریف کرد؟
فقط در یک سریال تلویزیونی این کار ممکن است.»
نقد و بررسی
پروا دختری در خانواده سنتی و پولدار است که به خواستگاری پسر داییش جواب رد می دهد و در اثر اختلافات پیش آمده پدرش او را در سن 16 سالگی به زور به انگلیس می فرستد . پروا خشمگین است از جامعه ای که او را طرد کرده و برایش تصمیم گرفته است .....