متن پشت جلد
روز حلزون
آمدن من، اینجور قضاقورتکی، توی هیچ فیلم واماندهای نبود یا من ندیده بودم. اینجا، فانتزی همانقدر مسخره است که بیکاری من و شیرین، نزدیک سی سالگی اصلاً مسخره نیست. تیم برتون، ادوارد دست قیچی را فانتزیتر از فانتزی میسازد، روی پردة نقرهای، آب از آب تکان نمیخورد. اما اینجا با هزار جور مدرک دانشگاهی بیکاریم و روی پردة سیاه آب از آب تکان نمیخورد. توی فیلم دختر میگوید مردی را که به جای دست قیچی دارد و خیلی هم خنگ است به دوست پسر سابقش ترجیح میدهد. ادوارد هم با تراشههای یخ، برایش برف میباراند. تماشاچیها اصلاً تعجب نمیکنند و توی دلشان قند آب میشود. اما اینجا شیرین نمیتواند بگوید این پسر آدمیزاد را، که از قضا خنگ هم نیست، دوست دارم. اینجا، فیلمهای فانتزی حتی توی سینمای کودک مرده. هزار جور عیب برایش درمیآورند، اما آیندة فانتزی من و شیرین را خیلی طبیعی همه قبول کردهاند.
بدو، شیرین، بدو. بعدش تا آخر عمر وقت داریم بنشینیم و تمام فیلمها را با هم سق بزنیم.
ـ از متن کتاب ـ
درباره محصول
روز حلزون نوشته ی زهرا عبدی است که توسط گیسا در سال 1392 و 160 صفحه به بازار عرضه شده است. این اثر از نظر موضوعی در دسته/های ذیل قرار میگیرد:
از این نویسنده کتاب های ذیل نیز منتشر شده است:
قصه های پندآموز کشکول شیخ بهایی از انتشارات : هنارس روز حلزون از انتشارات : نشر چشمه