متن پشت جلد
تا حالا هیچجا ندیده بودم اتاقی اینهمه گِرد باشد؛ یکجورهایی سر آدم گیج میرود. از هر طرفش که دراز بکشی، پاهایت میافتند وسط اتاق. فقط کافیست کسی از جایش بلند شود؛ چنان سایة گندهای روی دیوار و سقف درست میشود که آدم میترسد.
رمان کوتاه خیالت راحت رئیس تصویری است از خدمت سربازی آمیخته با تنهایی، عشق و حسرت. احمد پورامینی، دانشآموختة رشته ادبیات فارسی به عنوان منتقد ادبی با روزنامهها همکاری میکند.
نقد و بررسی
پورامینی درباره رمان می گوید: این کتاب رمان کوتاهی است و پرسش از چند ماه زندگی راوی. رمان در فضای سربازی میگذرد و راوی افسر وظیفهای است که در مناطق مرزی غرب کشور در شرایط نامطلوبی قرار دارد و با مافوق و زیردستهایش تنش دارد. راوی در قالب فلشبکهایی زندگی خودش را مرور میکند. رمان روایتی رئال دارد و تم آن ناکامی راوی در رسیدن به زندگی دلخواهش است.
در بخشی از کتاب می خوانیم: حالا هیچجا ندیده بودم اتاقی این همه گِرد باشد؛ یک جورهایی سر آدم گیج میرود. از هر طرفش که درازبکشی، پاهایت میافتند وسط اتاق، فقط کافیست کسی از جایش بلند شود؛ چنان سایهی گندهای روی دیوار و سقف درست میشود که آدم میترسد.
برگرفته از: وب سایت خبرآنلاین