متن پشت جلد
باختین از اندیشمندان برجستة قرن بیستم است که افکارش برخی از لحظات ملتهب تاریخ جهان را بازتاب میدهد. دنیای باختین دستخوش تغییر بود ـ با گذشتهای در حال فروپاشی و آیندهای شکل نیافته. انسانهای بزرگ مانند سرزمینهایی که فصول گوناگون را تجربه میکنند دارای طبیعتی آکنده از دشتهای وسیع، کوههای سر به فلک کشیده، چشمهسارهای فراوان و برکههای کوچک و بزرگاند. دو زبانگی باختین از زمان طفولیت، آشناییش با زبانها و فرهنگهای گوناگون در حین تحصیل و شرکت در گروههای مطالعاتی که به ندرت افرادی همفکر و حتی همرشته در آنها یافت میشد، در کنار عدم تعین تاریخی و اجتماعی زمانهاش رد پایی مثبت و سازنده در اندیشة او باقی گذاشتهاند. آراء باختین چون رودی خروشان نهتنها همواره جاری است و راه به عرصههای نو باز میکند، بلکه در بستر خویش نیز نمیگنجد و در کار بسط و تعمیق گذرگاههای نخست خود است. نگاه معرفتشناختی و هستیشناختی ویژة او به جهان در تمام نظراتش، از جمله مکالمهگرایی، دگرمفهومی، کارناوالگرایی و چندصدایی، تجلی یافته و در همة ایدههایش احترازی قاطع از جزمگرایی، اقتدارطلبی و مطلقاندیشی مشاهده میشود. علاقه وافر باختین به گونة ادبی رمان نیز از همین نگرش نشئت میگیرد، چرا که براساس نظرات باختین هویت رمان در گرو تن ندادن به قوانین منجمد و خشک ادبی است.
نقد و بررسی
این مقالات نشان میدهد که میخاییل باختین در غرب به خاطر مطالعه دقیق آثار فرانسوآ رابله و فئودور داستایوفسکی و به عنوان یک اندیشمند زبانی، تاریخشناسی فرهنگی و یک تئوریسین بزرگ رمان شهرت بسیاری دارد. «تخیل مکالمهای» با ترجمه درخشان انگلیسی، شامل چهار بخش منتخب از مشکلات ادبیات و زیباییشناسیها میشود که در سال 1975 در مسکو به چاپ رسید. این کتاب همچنین شامل معرفی مفصلی درباره باختین و افکارش، و یک لغتنامه میشود.
باختین طی مقالاتش دسته «رمان» را به عنوان یک روش منحصربهفرد، بیشتر از آنچه تاکنون پذیرفته شده، دارای وسعت و اهمیت میداند. برای او رمان لزوما یک ژانر نیست، بلکه یک قدرت است. در مقاله آخرش ادبیات و زبان را به طور عمومی به تغییرات سیستمی لایهلایه و دائمیِ سابژانر، دیالکتیک و زبان نامنسجم مربوط میکند که با سایر زبانها در مبارزه است.