ساختن دنیای مورد علاقه با سیمز
ساختن دنیای مورد علاقه با سیمز
ساختن دنیای مورد علاقه با سیمز
درس زندگي
درس زندگي
درس زندگي

محمد یوسفی زاده/ تا به حال پیش آمده بعد از خواندن یک کتاب یا دیدن یک فیلم به این فکر افتاده باشید که شاید جهانی که در آن زندگی میکنیم صرفا یک توهم باشد؟ یا اینکه دنیای ما تنها بخشی از یک دنیای بسیار بزرگتر با موجودات فوقالعاده هوشمندتر و پیشرفتهتر از ما است و کنترل انسان روی دنیای پیرامونش فقط به مواردی برنامهریزیشده و ازپیشتعیینشده محدود است؟ اگر اهل دیدن فیلم یا خواندن کتاب باشید احتمالا با موضوعاتی مشابه این موارد بهدفعات برخورد کرده اید. شاید هم بدانید در دنیای بازیهای ویدئویی چنین بینشهایی وجود دارد و عنوانهای زیادی هستند که بهصورت مستقیم یا نامستقیم به آن میپردازند.
اما در این بین یک بازی خاص هست که نه تنها میتوان ایدههایی که چند خط بالاتر مطرح شد را در آن دید، بلکه شما را به عنوان بازیکن، در جایگاه موجود هوشمندتر و نیز کنترل کننده دنیای کوچکتری قرار میدهد که از آن صحبت کردیم. The Sims، معروفترین و شاید تنها عنوان قابل ذکر در این رده است که جزو محبوبترین بازیهای تاریخ نیز بهحساب میآید.
بازی کردن «سیمز» میتواند هرکسی را با تفکرات فلسفی عجیب درگیر کند. برای شروع، شما باید یک شخصیت بسازید؛ دختر یا پسر بودن به انتخاب شماست، نحوه لباس پوشیدن هم همینطور. اما فهرست موارد انتخابی بههمین دومورد ختم نمیشود. شما به عنوان کنترل کننده این شخصیت، میتوانید حتی رفتارها و تیپ شخصیتیاش را هم تنظیم کنید. بازیکن شما در دنیای سیمز میتواند کمی عصبی ولی خوشاخلاق باشد، یا خجالتی و گوشه گیر؛ میتواند تندخو و بی نظم باشد یا منضبط و وظیفه شناس. یا حتی میتواند بخشی از همه این ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی را هم داشته باشد. این شمایید که مشخص میکنید شخصیت شما در دنیای سیمز به چه مواردی علاقه دارد و در زمان تفریح چه کارهایی انجام میدهد.
انتخابهای شما است که باعث میشود بازیکن شما صبحها ساعت شش بیدار شود و خودش را برای ورزش صبحگاهی آماده کند یا اینکه صبح را از دست بدهد و 12ظهر از خواب بیدار شود و درعوض شب زنده دار باشد و در خیابانهای شهر مجازی قدم بزند. تازه همه این موارد حتی پیش از آغاز بازی تعیین میشوند و بعدتر با ادامه آن تکامل پیدا میکنند. بعد از ساختن این شخصیت است که بازی شروع میشود. اما همینجا است که منطق فلسفی بازی یک بار دیگر غافلگیرتان می کند. در سیمز، هیچ هدف ازپیشتعیین شدهای وجود ندارد. قرار نیست ستاره جمع کنید و امتیاز زیاد کنید تا به مرحله بعدی بروید. حتی قرار نیست مانند عنوان شاهکار Minecraft بهدنبال حفر معدن بروید تا منابع مورد نیاز برای ساختن خانه و اختراع آتش را پیدا کنید و جهان را بسازید؛ بلکه از همان ابتدا شما یک شهروند در دنیای سیمز خواهید بود که میتواند مسیر درس و دانشگاه را انتخاب کند و دانشمند شود یا دنبال کار بگردد و برای گذراندن زندگی جایی به کار مشغول شود و بعدتر هم خانوادهای تشکیل دهد و بچه دار شود.
پولی که از طریق کار کردن به دست میآورید میتوانید خرج تفریح کنید و اگر بتوانید دوستی پیدا کنید با آنها مهمانی بگیرید، سرمایه بگذارید و محل زندگیتان را ارتقا دهید یا اینکه ماشین، مبلمان و تلویزیون بخرید. بسته به مقیاس سرعت بازی، به سن بازیکن شما هم اضافه میشود. تصمیمهای شما در مراحل بازی میتواند شخصیتتان را از یک جوان هرج ومرجخواه در ابتدای راه، به یک شخص جاافتاده و میانه رو تبدیل کند یا برعکس. میتوانید یک دانشجوی ساده باشید که بهتدریج دچار تحول میشود و شاید شبی را هم در بازداشتگاه بگذارند.
اینها جادوی سیمز است؛ بازی به ظاهر سادهای که با روندی مشابه دنیایی که در آن زندگی میکنیم و پارامترهایی که با آنها آشنا هستیم، به یکی از محبوبترین و پرفروشترین عنوانهای تاریخ بازیهای ویدئویی مشغول شده و کتابها و فیلمهای زیادی هم با الهام از ایده آن ساخته و نوشته شده است. تابهحال چهار عنوان اصلی و چندین عنوان فرعی از این بازی توسط کمپانی EA در اختیار علاقهمندان سراسر دنیا قرار گرفته است. استقبال از این بازی بهاندازه ای بود که در آمار سال 2013، فروش قانونی این بازی به بیشاز 175میلیوننسخه رسید. البته در سالهای اخیر عنوانهای فرعی متعددی هم به خصوص برای کنسولها عرضه شدند که در آنها یک هدف برای بازیکن تعیین شده است و بازی، خط سیر مشخصی را دنبال میکند. اما در هر حال، The Sims بازی بسیار خاصی است که میتواند یک شبیه ساز واقعی برای زندگی باشد.