همه آنچه که باید از مکاتب هنری بدانیم
همه آنچه که باید از مکاتب هنری بدانیم
همه آنچه که باید از مکاتب هنری بدانیم
معرفی سبکهای نقاشی در سادهترین مفهومشان/بخش دوم
معرفی سبکهای نقاشی در سادهترین مفهومشان/بخش دوم
معرفی سبکهای نقاشی در سادهترین مفهومشان/بخش دوم

به دنبال مطلب قبلی آشنایی با سبکهای نقاشی در ادامه میخواهیم چند سبک دیگر از این شاخۀ هنری را برایتان به صورت مختصر توضیح دهیم:
«پوینتلیسم»
این سبک به معنای رنگآمیزی به روش نقطهچینی است.در این سبک هنرمند با گذاشتن نقطههایی با رنگ خالص، تصویر را ترسیم میکند.این سبک را در ابتدا منتقدین هنری مسخره میکردند، اما «ژرژ سورا»آن را گسترش داد و باعث موفقیت این سبک شد. در این روش نقاش برای گذاشتن نقطهها در کنار هم ولی به صورت مجزا از رنگ روغن استفاده میکند. رنگ روغن به دلیل سفت بودن ودیر خشک شدن نه تنها باعث میشود که ترکیب نقطهها بهم نخورد بلکه به نقاش، امکان انجام ترمیم هم میدهد.«پل سینیاک» و «ادموند کروس» نقاشان بزرگ این سبک هستند.
«سورئالیسم»
سورئالیسم ، فعالیت خود به خود روانی است که با آن میتوان هر گونه نگرش واقعی و حقیقی فکررا به صورت کتبی، شفاهی یا به شکلهای دیگرارائه کرد. اصلیترین مورد در این مکتب چیزی است که برای اولین بار به ذهن به صورت ناآگاهانه خطور میکند، وقبل از هر گونه جستجوی عقلی و خارج از هر گونه تقلید هنری و بدون فکر کردن ، بیان میشود. مکتب سورئالیسم، زمانی که نظریههای فروید دربارۀ ضمیر ناخودآگاه و رویا، فرهیختگان اروپا را به خود مشغول کرد،مطرح شد. اما آندره برتون شاعر و روانشناس فرانسوی نخسین بار بیانیۀ سورئالیسم را در ساال 1924،در پاریس منتشر کرد.او به همراه دوستش«لویی آرگون»که هر دو پزشک امراض روانی بودند، میخواستند که نظریۀ فروید را دربارۀ ضمیر ناخودآگاه وارد ادبیات کنند. هنرمندان در این سبک به ذهن ناخوداگاه خود اجازه میدهند تا خطوط، رنگها و فرمها به حالتی هیپنوتیزمی به تصویر درآید.از سورئالیستهای معروف باید به «برتون»، «آرگون»، «پل الوار» و «گیوم آپولینر» اشاره کرد.
«کوبیسم»
واژه کوبیسم از ریشۀ Cube به معنای مکعب گرفته شده است. کوبیسم در اوایل قرن بیستم و با آثار «پیکاسو» و «ژرژ براک»، معرفی شد. سبک کوبیسم پیشگام در جنبشهای مختلف و جدید هنری قرن بیستم است.نقاشان در این سبک میخواهند، ذهنیت خود را از اشیا و موجودات به صورت اشکال هندسی بیان کنند.در کوبیسم سوژهها به اشکال و سطحهای مختلف هندسی تفکیک، و بعد از ترکیب زوایای مختلف،با تصاویر سه بعدی روی بوم تخت نقاشی میشود. هنرمندان این سبک اعتقاد داشتند که نه تنها باید سوژه ها را همهجانبه دید، بلکه باید پوستۀ ظاهر را شکافت و عمیق به درون آن نگریست. در این سبک نقاش میخواهد نمایش واقعیت چند وجهی یک شی را از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر درآورد ، که این کار عملا غیرممکن است.
«رمانتیسم»
فریدریش، هنرمند بزرگ سبک رمانتیسم به طور خلاصه دربارۀ این مکتب گفته است: «احساس ِهنرمند، قانون اوست».این مکتب دراوایل قرن هجدهم و ابتدا در انگلستان شکل گرفت. تحریک احساسات نقاش، و انتقال آن حس، نقش مهمی در ثبت تصاویر دارد. هنر رمانتیک بر پایه احساسات، وانواع واکنش های عاطفی از جمله معنویت، تخیل، رمز و راز و اشتیاق متمرکز شده است، و نقطه مقابل مکتبهایی با نهضتهای فکری، و علم و منطق میباشد. سبک رمانتیسم از واکنشهای عاطفی و احساسی هنرمند با پر و بال دادن علایق واحساسات از منظر، واقعیتهای اجتماعی ،مذهبی و سیاسی به وجود میآید.به همین دلیل ارتباط این مکتب با ادبیات و موسیقی بیشتر از هنرهای بصری است. از مشاهیر این سبک «فرانسیسکو گویا»، «تئودورژریکو»، «اوژن دلاکروا» را میتوان نام برد.
«رئالیسم»
مکتب رئالیسم یا واقعگرایی در قرن نوزدهم و در فرانسه رواج پیدا کرد. به زبان ساده وقتی ثبت یک اثر به گونهای که در واقعیت است، به تصویر کشیده شود و تخیل انسان در آن هیچ نقشینداشته باشد به آن رئالیسم میگویند. به طور مثال وقتی شما نقاشی از طبیعت را، به همان گونه که هست بدون دخالت احساسات و افزودن و کم کردن به تصویر میکشید یک اثر رئالیسم خلق کردهاید.مکتب رئالیسم نقطۀ مقابل ایدهآلیسم است.