قضاوت از روی چهره چرا ؟!
قضاوت از روی چهره چرا ؟!
قضاوت از روی چهره چرا ؟!
کلیشه های آزاردهنده
کلیشه های آزاردهنده
کلیشه های آزاردهنده

چرا و چهگونه از روی قیافه درباره هم قضاوت میکنیم- و چرا اغلب هم حرفمان غلط از آب درمیآید؟
«صورتش داد میزد حقیقت رو»؛ «چشمها هیچوقت دروغ نمیگن» براساس اینجور کلیشهها ما فکر میکنیم میتوانیم قیافه آدمها را طوری بخوانیم که انگار «کتابهایی باز» هستند. واقعیت اما ایناستکه ادعای داشتن چنین مهارتی بیشتر شبیه ادعای رقص یا شعر گفتن است که: مردم معمولا قابلیتهایشان را در این دو هنر زیادی جدی میگیرند.
بیشتر ما اگر از شرایط مشخص خبر نداشته باشیم نمیتوانیم بین حالتهای مختلف صورت فرقی ببینیم. شرکتکنندگان در یک پژوهش در یکچهارم موارد نمیتوانستند تشخیص دهند که صورتهای موجود در یکسری عکس، درد میکشند یا لذت جنسی میبرند. در پژوهشی دیگر، افراد فیلمهای صامت یکسری افراد را که یا واقعا درد میکشیدند یا ادایاش را درمیآوردند، نگاه کردند ولی نتوانستند یکی را از دیگری تشخیص دهند. اما رایانه ۸۵ درصد موارد را درست تشخیص داد. در ضمن رایانهها بهتر میتوانستند تشخیص دهند که کسی از روی کمی آزردگیخاطر لبخند میزند یا حقیقتا خوشحال است.
اما اگرچه ما در تشخیص حالت صورت دیگران ناشی هستیم، اما بر اساس همین صورتهایی که نتوانستیم بخوانیمشان، فورا به انواعواقسام نتایج میرسیم. باور باستانی یونانیها به چهرهخوانی («فیزیوگنومی» یا بررسی شخصیت فرد بر اساس ویژگیهای صورتش) را مسخره میکنیم اما حواسمان نیست که خودمان هر روز همین کار را میکنیم. پژوهشهای جدید نشان میدهد اگرچه عملا هیچ مدرکی نیست که نشان بدهد چهرهها، شخصیت افراد را بازتاب میدهند، اما رفتار ما طوریاستکه انگار بعضی حالتها از گرایشهای خاصی حکایت میکنند. افرادیکه صورتشان نشانههای «زنانه» دارد قابل اعتمادتر بهنظر میآیند؛ آنانیکه ابروهای پایینتری دارند بیشتر مسلط بر اوضاع بهنظر میرسند. در پژوهشی دیگر، افراد پساز تنها ۲۰۰ میلیثانیه نگاه به صورتی ناآشنا، آماده بودند تصمیم بگیرند که باید به این شخص اعتماد کنند یا نه. حتی وقتی به آنها فرصت نگاه طولانیتر هم داده شد، به ندرت نظرشان را عوض کردند.
چنین قضاوتهایی درباره دیگران ممکن است حتی با منطق جور درنیاید. افرادیکه «بازی اعتماد»(شبیه بازی «مافیا» رایج در ایران) میکردند، از بین دونفر بیشتر روی آن یکی سرمایهگذاری میکردند که چهرهای قابل اعتمادتری داشت - حتی اگر هردو بازیکن مثل هم خوشآوازه بودند. در پژوهشی دیگر گزارش شد که اعضای هیات منصفه برای محکومشناختن فردیکه قیافهای غیرقابل اعتماد دارد، به شواهد کمتری نیاز دارند. و پژوهشگریکه روی دشمنی اسرائیل و فلسطین کار میکرد نشان داد که اگر پیشنهاد صلح از سوی فلسطین با سیاستمداری تداعی شود که «صورت بچهگانه»(چشمهای بزرگ و لبهای پر) دارد، بیشتر مورد پذیرش اسرائیلیهای یهودی قرار میگیرد.
و همین است که ما را به تناقض میرساند. صورت فرد شاید بیان گر طبیعت او نباشد اما پژوهشها نشان میدهند که بعضی ویژگیهای صورت باعث نفوذ بر دیگران میشود. آندستهاز فارغالتحصیلان «دانشکده افسری ارتش آمریکا» که صورتهای سلطهجوتری داشتند برای رسیدن به درجه ژنرالی شانس بیشتری داشتند؛ افرادیکه از چهرهشان بهنظر میرسید ماهرند، شانس بیشتری دارند که مدیرکل شرکتهای موفق بشوند. این یافتهها البته با عقل جور در میآید. اگر همه فرض کنند که استنلیِ پوستکلفت فرد قاطعی است احتمال قاطع شدنش هم بیشتر میشود. شاید چون ما با دیگران طوری برخورد میکنیم که انگار صورتشان نشانگر شخصیتشان است، باعث میشویم آنها به همانکسی بدل شوند که ما میپنداشتیم، هستند.
نویسنده : شیوا دلداری