چرا کتاب فروشی ها تعطیل می شوند؟
چرا کتاب فروشی ها تعطیل می شوند؟
چرا کتاب فروشی ها تعطیل می شوند؟
نگاهی به کاهش رشد سرانه مطالعه در کشور
نگاهی به کاهش رشد سرانه مطالعه در کشور
نگاهی به کاهش رشد سرانه مطالعه در کشور

كتابفروشی، شغلی است كه به دلایل مختلف در خطر انقراض قرار گرفته است و هر ساله تعداد زیادی از مغازههای كتابفروشی با تغییر كاربری به مشاغل دیگر اختصاص مییابند. در روزهایی كه اغذیهفروشیها و فلافل بیروتی در حال بلعیدن كتابفروشیهاست، با علی اسماعیلی مدیرعامل انجمن كتابفروشان جبهه انقلاب اسلامی، گپ و گفتی داشتیم تا از طرحهای حمایتی این انجمن برای حفظ شغل شریف كتابفروشی مطلع شویم.
گفتوگو را با این سؤال شروع كنیم كه چرا كتابفروشیها تعطیل میشوند؟
عوامل مختلفی را میشود بر شمرد. در بعد كلی ماجرا، پایین بودن سرانه مطالعه، مشغولیت اكثر مردم در فضای مجازی، پایین آمدن توانایی مالی خانوادهها و سبك شدن سبد خرید خانواده كه خرید كتاب را با خطر روبهرو میكند از یك طرف و از سوی دیگر دلایل جزئی هم دارد كه مهمترین آن این است كه كتابفروشیها مانند اكثر مشاغل در سطح شهر پراكنده نیستند و در چند محل محدود جمع شدهاند. این باعث شده تا ویترین كتابفروشی نداشته باشیم. كتاب كالایی است كه عرضه و تقاضای آن نسبت مستقیم دارد به قول معروف تا چشم نبیند، دل یاد نمیكند. درست است كه مطالعه نیاز بالقوه همه ما است،اما تا كتاب را نبینیم كمتر دغدغه خواندنش به وجود میآید. حتی طرحها و جشنوارههای كتاب هم كه به طور مقطعی انجام میشود، عوارض و آثار سوئی روی فعالیت كتابفروشیها دارد كه تأثیرش را در بلندمدت میگذارد.
چند كتابفروشی در كشور داریم؟
طبق آمار وزارت ارشاد 6هزار كتابفروشی در سطح كشور داریم. از این بین نیمی از آنها را لوازم التحریرفروشیها تشكیل میدهد. هزار كتابفروشی هم داریم كه كتاب درسی و كمكدرسی میفروشند، از مابقی هزار و 400 كتابفروشی در تهران و 600 كتابفروشی در شهرستان داریم.
از این كتابفروشیها، چه تعداد در معرض تعطیلی و تغییر شغل هستند؟
میتوانم بگویم بالای 10 درصد از آنها یعنی بیش از 200 كتابفروشی در خطر جدی تعطیلی قرار دارند. باقی هم با مشكلات دست و پنجه نرم میكنند.
اشاره كردید حتی طرحهای جشنوارهای و پویشهای خرید كتاب، باعث ضرر و زیان كتابفروشیها میشوند، چطور این اتفاق میافتد؟
جشنوارههای دورهای و فصلی، به صورت مقطعی باعث افزایش توان اقتصادی كتابفروشیها میشوند، اما این جشنوارهها درست مانند نمایشگاه بینالمللی كتاب عمل میكنند كه از یك ماه قبل، حین و یك ماه بعد از جشنواره، دیگر هیچكس برای خرید كتاب مراجعه نمیكند و همه میخواهند به نمایشگاه بروند و كتاب بخرند. بخشی از مشتریان جشنوارهها، كتابخوانهای حرفهای هستند كه مشتری دائمی كتاب هستند و جشنواره باعث میشود در طول سال برای خرید كتاب به كتابفروشی نروند. عده دیگر نیز خریداران هیجانی هستند كه به واسطه تبلیغات میآیند و كتاب را از جشنواره میخرند، اما آن را نمیخوانند. در صورتی كه كسی كه به كتابفروشی مراجعه میكند، همان حضور در فضای كتابفروشی باعث میشود دوباره به آنجا سر بزند و ویترین كتابفروشیها را ببیند. از طرف دیگر خریدار كتاب را عادت میدهند كه حتماً باید تخفیف در كار باشد تا خرید انجام شود و همین باعث میشود در باقی ایام سال برای خرید تمایلی نداشته باشند.
بخش عمدهای از این جشنوارهها متعلق به بخش دولتی است كه خود را دغدغهمند معرفی میكند!
باید بخشهای دولتی و حاكمیتی را توجیه كرد كه با مسكنهای مقطعی مانند برگزاری جشنواره كتاب، نمیتوانند وظیفه حمایتی خود را از كتاب و مطالعه پایان یافته بدانند و به كتابفروشیها بیتوجه باشند. باید این فرهنگ ایجاد شود كه بخش دولتی به جای اینكه با دادن بن خرید و تخفیف كتاب، كارمندانش را به خواندن كتاب تشویق كند، دغدغه فرهنگسازی را به سمت ترویج و تبلیغ كتاب و حضور در كتابفروشی برای خرید كتاب معطوف كند. وقتی كتابفروشی رونق پیدا كند، پخشكنندههای كتاب هم فعال میشوند، وقتی پخشكنندهها فعال باشند، ناشرها هم تولید خواهند داشت و زمانی كه یك انتشارات شروع به چاپ كتاب كند، مؤلفان و نویسندگان نیز ترغیب میشوند كه اثر جدیدی خلق كنند. این زنجیره كاملاً به هم مربوط است.
صداوسیما آگهی رایگان برای فیلمهای سینمایی در نظر میگیرد، اما تبلیغ كتاب خیلی محدود بوده، چرا تبلیغ كتاب مؤثری در تلویزیون نداریم؟
متأسفانه نگاهی كه به كتاب در بخش اقتصادی وجود دارد با دیگر صنعتها تفاوتی ندارد. سرمایهگذار برای بازگشت سرمایهاش بیصبر است. در حالی كه كتاب و كتابفروشی بازگشت سرمایهاش زمانبر است. برای همین نمیآیند روی تبلیغ كتاب سرمایهگذاری كنند. چند ناشری هم كه در حوزه كتاب فعالند، واقعاً دغدغه كتاب را دارند. در این شرایط كتابفروشیها مستقیماً نمیتوانند با صداوسیما برای پخش آگهی كتاب وارد مذاكره شوند، ناشران هم همینطور. در موارد معدودی هم كه تبلیغ كتاب در تلویزیون انجام شده جایی مانند مجمع ناشران انقلاب اسلامی پیشقدم میشوند و مذاكره میكنند تا تبلیغ كتاب انجام شود.
برگردیم به سؤال اول، چرا كتابفروشیها در خطر تعطیلی هستند؟ فكر میكنم به غیر از دلایلی كه بر شمردید، عوامل دیگری هم دخیل هستند!
به اقتصاد ضعیف كتاب اشاره كردم. نگاه به كتاب از سوی دولت باید به خاطر جایگاهی كه در فرهنگسازی دارد، در حد یك صنعت استراتژیك باشد و در همان سطح از آن حمایت شود. یكی از دلایل دیگری كه برای ضعف در كتابفروشی میتوان برشمرد، این است كه ما كتابفروش حرفهای نداریم. خیلی از كتابفروشیها در اصل لوازمالتحریر فروش یا كتاب درسی و كمك درسی فروش هستند. در حالی كه یك كتابفروش حرفهای مانند یك پزشك متخصص است كه به هر شخص متناسب با نیازش و اینكه چه چیزی میخواهد، كتاب معرفی میكند. هركس نسخه خاص خودش را دارد. نمیشود یك كتاب را به همه معرفی كرد. یكی از خوبیهای اتمسفر كتابفروشی این است كه كتابفروش راهنمای خوبی برای مطالعه است. ولی این كار مهم كه در سطح كار پزشك است، درآمدش كافی نیست، حتی متأسفانه نتوانستهایم جایگاه اجتماعی كتابفروشی را آنقدر بالاببریم كه یك فرد با تحصیلات عالی، افتخار كند كه كتابفروش است. الان شأنیت كتابفروشها نسبت به بسیاری از مشاغل پایینتر است و این ضعف فرهنگسازی را میرساند.
چه كنیم كتابفروشی رونق داشته باشد؟
باید كاری كرد تا بار دیگر كتابفروشیها به پاتوقهای فرهنگی و محل حضور نویسندهها و ناشران تبدیل شود. ارتباط مستقیم میان خوانندههای كتاب و نویسنده در كتابفروشیها بوده كه امروزه از بین رفته است. بحث مهارتبخشی و توانمندسازی كتابفروشها هم مسئله مهمی است، اینكه یك كتابفروش چطور با مشتریانش ارتباط برقرار كند، نیاز به آموزش دارد. مباحث حقوقی مانند معافیتهای مالیاتی نیز مسئله حائز اهمیتی است.
انجمن كتابفروشان جبهه انقلاب اسلامی، در بخش حمایتی چه اقداماتی برای جلوگیری از تعطیلی كتابفروشیها داشته است؟
ما به اعضایمان كه چند سطح خدمات میدهیم، بخشی از آن پیگیریهای حقوقی است، مثلاً برای ایجاد كتابفروشی در اماكن مسكونی و بخش دیگر معافیتهای مالیاتی است. شبكهسازی برای كتابفروشها و ایجاد ارتباط جهت همافزایی و ایجاد بستر برای همكاری در انجام عملیاتهای اقتصادی ویژه، حضور در پویشهای كتاب و ایجاد فضای تبلیغات برای كتابفروشیها از جمله این خدمات است.
منبع: جوان آنلاین