جنون جراحی پلاستیک در کُره
جنون جراحی پلاستیک در کُره
جنون جراحی پلاستیک در کُره
صنعت زیبایی در کره جنوبی به حد جنونآوری رسیده
صنعت زیبایی در کره جنوبی به حد جنونآوری رسیده
صنعت زیبایی در کره جنوبی به حد جنونآوری رسیده

در هر نوع مدگراییای دو گرایش متضاد وجود دارد: فردگرایی و جمعگرایی. از سویی مطابق مد عمل میکنیم تا خودمان را از دیگران متمایز کنیم و از سوی دیگر، با پیروی از مد خودمان را شبیهِ دیگران میکنیم. رواج عجیب و غریب جراحی پلاستیک در کرۀ جنوبی بیشتر متأثر از گرایش جمعگرایانۀ مد است. باید جراحی پلاستیک کنید، چون همه میکنند. با این منطق، صنعتِ زیبایی در کرۀ جنوبی به مرزهای جنونآوری رسیده است.
نیویورکر : اگر میخواهید دربارۀ قیافهتان احساس بدی به شما دست دهد، به سئول سفر کنید. آنجا خیلی از زنان و همینطور مردان به شاهزادههای انیمیشنی میمانند. مسافران مترو را خواهید دید که جلوی آینههای تمامقد به آرایش مشغولاند. این آینهها در همۀ ایستگاهها برای همین منظور تعبیه شدهاند. معمولاً از متقاضیان کار خواسته میشود عکس خود را به رزومهشان بچسبانند. اظهار نظرهایی مانند «اگر فکت را باریکتر میکردی، خیلی زیباتر میشدی» از طرفِ فامیل، بیشتر از جملۀ «اگر دکوراسیون آشپزخانه را عوض میکردی، آپارتمانتان خیلی قشنگتر میشد» توهینآمیز تلقی نمیشود.
مردم کرۀ جنوبی صرفاً نگران چهرهشان نیستند، بلکه در این مورد دست به اقدام عملی میزنند. طبق برخی برآوردها، این کشور بالاترین نرخ سرانۀ جراحی پلاستیک را در دنیا دارد. (برزیل چندپله پایینتر قرار دارد.) آمریکا چندپله عقبتر، رتبۀ ۶ را دارد (هرچند هنوز هم، درمجموع، بیشترین جراحیها را دارد).
تخمین زده میشود که بین یکپنجم تا یکسوم زنان سئول زیر تیغ جراحی رفتهاند و طبق نظرسنجی بیبیسی این رقم برای زنان بین بیست تا سیساله تا پنجاهدرصد یا حتی بیشتر افزایش نشان میدهد. طبق گزارشی، مردانْ پانزده درصدِ این بازار را تشکیل میدهند، ازجمله رئیس جمهور پیشین کره که در دوران ریاست جمهوریاش عمل جراحی چین پلک انجام داد.
به نقل از پاتریشیا مارکس: در ماه ژانویه، چندهفته در منطقهای از سئول بهنام «ایمپروومنت کوارتر» بودم. این منطقه را همتای بِورلی هیلز در ایالت کالیفرنیا میدانند. میدانستم که گیرکردن در ترافیک سنگین حوصلهام را سر میبرد، بنابراین بههمراه مترجمم از مترو استفاده میکردیم، که مجهز به وایفای، صندلیهای گرم و ویدیوهای آموزشی است. دیوارهای ایستگاهها با تصاویر تبلیغاتی عظیمِ کلینیکهای جراحی پلاستیک پوشیده شدهاند و بسیاری از آنها دخترانی را نشان میدهند که برخی تاج نگیندار و لباس مجلسی بدون آستین دارند و اغلب در کنار عکس قبل از عملِ خودشان ایستادهاند؛ عکسی با قیافهای بیروح، چشمانی افسرده، پل بینی کوتاه و فکی شبیه به گیرۀ C شکل. در یکی از عکسهای تبلیغاتی نوشته شده بود: «سلبریتیها بههمین دلیل اعتماد به نفس دارند، حتی بدون آرایش». در یکی دیگر نوشته شده بود: «همه عمل کردهاند، فقط تو ماندهای!»
وقتی غالببودن جمعیت زنان و مردان بالای بیست و سی سال را میبینید که با چهرههایی نیمهکبود و بادکرده، بیتوجه به چسبهای صورتشان، مشغول کارند میفهمید که محله را درست آمدهاید. سرنخ دیگر اینکه: بین چهارصد تا پانصد کلینیک تخصصی و بیمارستان در محدودهای به مساحت یکمایل مربع جای گرفتهاند. همۀ آنها در داخل ساختمان های جعبهمانندِ بتنی متراکم شدهاند، طوری که انگار در یک روز ساخته شدهاند. (زمانی این محدوده پوشیده بود از مزارع گلابی و کلم و خانههایی با سقف حصیری، تا اینکه بهخاطر آمادگی برای مسابقات المپیک ۱۹۸۸ سئول طی عملیات مدرنسازی بهسرعت تغییر چهره داد). برخی از کلینیکها تا شانزده طبقه را اشغال میکنند و بزرگترینها نیز چندین برج را در بر گرفتهاند. بیشترشان خیلی سادهاند. تابلوهای عمودی بلند با نوشتههایی بهزبان کرهای از ساختمانها بیرون زدهاند و مثل رولهای نوارِ پزشکیِ بازشده از پیادهروها آویزان شدهاند. این تابلوها اسم کلینیکها را تبلیغ میکنند و دوستان کرهایام برخی از آنها را برایم ترجمه کردند: صورت کوچک، بینی جادویی، تولد دوباره، تاپ کلاس، برای همیشه، سیندرلا.
مترجمم، کیم کیبوم قبول کرد خود را بهجای بیمار جا بزند و من هم دنبال او به این کلینیک و آن کلینیک سر میزدیم و با پزشکان دربارۀ راههای ممکنِ تغییر چهرهمان صحبت میکردیم. کیبوم سیویکساله است و برای جراحی زیبایی کم سنوسال نیست. عمل زیبایی بینی یا عمل بلفاروپلاستی (ایجاد چین بر روی پلک برای اینکه چشم بزرگتر دیده شود) که تاکنون رایجترین جراحی در کره بوده است میتواند یک هدیۀ معمولی برای نوجوانان کرهای بهخاطر فارغالتحصیلی از دبیرستان باشد.
دانشجویی که عمل چین پلک انجام داده بود به من گفت: «وقتی نوزدهساله میشوید، همۀ دخترها جراحی پلاستیک کردهاند، بنابراین اگر شما این کار را نکنید پس از چند سال همۀ دوستانتان خوشسیماتر خواهند بود، اما چهرۀ شما بهبودی نشان نخواهد داشت».
کیبوم پلکهایی یکدست و بدون چین و بینی خوشتراشی دارد و خط لب بالاییاش کاملاً شبیه حرف امِ انگلیسی و چانهاش تهریش دارد. من هیچیک از اینها را ندارم و بهاندازۀ او نیز خوشقیافه نیستم.
از کیبوم خواستم دربارۀ علت نامگذاری بیمارستان به اسمال فیس (صورت کوچک) توضیح دهد. توضیح داد که: «کرهایها و بهطورکلی آسیاییها از داشتن سر بزرگ خجالت میکشند. به همین دلیل است که در عکسهای گروهی بعضی از دختران سعی میکنند عقبتر بایستند تا صورتشان نسبتاً کوچکتر دیده شود. به همین دلیل جراحی باریک کردن فک نیز عملی بسیار رایج است»؛ عملی که به جراحی V هم شهرت دارد. برای ایجاد خط فک مطلوب و باریک، فک پایین را با اره تراش میدهند یا میشکنند و سپس مجدداً هر دو فک را با هم تنظیم میکنند، عملی که در ابتدا برای درمان بدشکلیهای حاد مادرزادی انجام میشد.
من و کیبوم دفتر عکسهای بیماران سابق را ورق زدیم. (در مجموعهای جملات زیر دیده میشد: «برای یک لحظۀ کوتاه درد بکشید! بقیۀ عمرتان را مثل زنی زیبا و بینقص زندگی کنید!» «قبلاً شبیه قحطیزدهها بودم و هیچ نشانی از لوکسبودن در من دیده نمیشد. چشمانم گود افتاده بود، پیشانیام صاف بود...» «اکنون خوشقیافه شدهام، حتی از پشت!»
تقریباً همۀ کسانی که در کره با من همکلام شدند گرایش به سمت ظاهر بچگانه را تأیید میکردند. اسم یک عمل متداول دیگر«آئگیو سال» است، به معنی «لبخند چشمی» یا «پوست جذاب». در این عمل، زیر چشمها چربی تزریق میشود و با این کارْ صاحبِ چهرۀ کودکی نوپا و دوستداشتنی میشوید.
در سالن انتظار کلینیک اسمال فیس، تلویزیون برنامهای را با عنوان «تولد زیبایی» پخش میکرد. برنامه دربارۀ زنی بود که همیشه آرزو داشته بازیگر شود، اما بهخاطر ظاهرش مجبور بوده به نقش سیاهیلشگر رضایت دهد، تااینکه... درست حدس زدید.
آن روز از سه کلینیک دیدن کردیم. با سه مشاور و دو پزشک ملاقات کردیم.
وقتی کیبوم از پزشکان میپرسید که چه عملی را برایش توصیه میکنند، بیشترشان پاسخ میدادند: «آیا واقعاً نیاز به عمل داری؟»
همۀ ما میخواهیم بهترین قیافه را داشته باشیم، اما از کلاس هفتم تاکنون ظاهر افراد برای هیچیک از همراهانم اهمیت چندانی نداشته است. برای رسیدن به درکی روشنتر از اینکه چرا مردم کرۀ جنوبی اینقدر ظاهرپرستند، به دفتر پر از کتاب یکی از استادان روانشناسی دانشگاه یانسه در سئول رفتم: دکتر ایونکوک سو. او توضیح داد: «یک عامل این است که اینجا، درمقایسه با فرهنگهای غربی، جنبههای بیرونیِ خویشتن (موقعیت اجتماعی، لباس، حرکات و قیافۀ شما) در مقابل جنبههای درونی (افکار و احساسات) مهمترند». سو آزمایشی را تشریح کرد که در آن عکس یک شخص و نوشتهای در توصیف او به دانشجویان داده میشد، هم در دانشگاه یانسه و هم دانشگاه کالیفرنیا در ارواین. سپس از دانشجویان پرسیده میشد که چه قالبی درک بهتری از این فرد به شما میدهد، عکس یا نوشته؟ دانشجویان کرهای عکس را انتخاب میکردند و آمریکاییها توصیف مکتوب را. در کره، اهمیتی نمیدهند که درمورد خودشان چه فکر میکنند. بلکه ارزیابی دیگران از آن ها اهمیت بیشتری دارد.
واژۀ «ووری» را در کره زیاد میشنوید که بهمعنی «ما» یا «ما بودن» است، اما همانطور که کیونگ چوا در کتاب خود آموزش رقص مارپیچی توضیح میدهد، به «منِ» جمعی اشاره دارد. چوا میگوید: «وقتی شخصی به همسر خود اشاره میکند، نمیگوید «شوهر من» یا «زن من» بلکه میگوید «شوهر ما» یا «زن ما». (نرخ طلاق در کره در دو دهۀ گذشته سهبرابر شده است). یوجین یون مدیر یک صندوق سهام خصوصی میگوید: «برای مردم خیلی مهم است که عضو گروه ووری و ائتلاف یا جرگۀ خود باشند. این همان آنتیتزِ فردگرایی است. اگر بهصورت گروهی به رستوران برویم، همگی یک غذا سفارش خواهیم داد. اگر به فروشگاه برویم، اغلب میپرسیم «پرفروشترین جنستان کدام است؟» و آن را میخریم. احساس گروهی این است که اگر میتوانید ظاهر بهتری داشته باشید، باید برای این کار اقدام کنید. اقدام نکردن به معنی خودخواهی خواهد بود و بازتاب خوبی در گروه شما نخواهد داشت».
جراحی دیگر به من گفت: «بیمارستانهای بزرگتر به کارخانه بدل شدهاند. حتی یکی از آنها در اتاق عمل زمانسنج میگذارد، که مثلاً هر دکتر باید جراحی پلک را در کمتر از سیدقیقه یا جراح بینی را در کمتر از یکساعت و نیم تمام کند. اگر عملشان بیش از این طول کشید، پیامدهای مالی و توبیخ شفاهی در انتظار آنهاست».
وقتی مادر رئیس جمهور پیشین کرۀ جنوبی «چون دو هوان» سعی داشت در دهۀ ۱۹۲۰ باردار شود، پیش راهبی دورهگرد رفت و از او شنید که چهرهاش شبیه کسی است که مادر مردی بزرگ خواهد شد؛ مگر اینکه دندانهای پیشآمدهاش سد راه سرنوشت شوند. او بهمحض شنیدن این پیشبینی دندانهای پیشِ خود را با چوب کشید. (برخی گزارشها میگویند برای این کار از سنگ استفاده کرد). پسرش از سال۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ در کسوت دیکتاتوری بیرحم و سرکوبگر بر کره حکومت کرد.
اگر این کار در مادر رئیسجمهور کره کارگر افتاد، درمورد شما نیز مؤثر خواهد بود. برای یک کرهای که به فکر تغییر چهره افتاده، نظرخواهی از یک فالبین حرفهایِ چهره، کاری متداول است؛ فالبین چهره کسی است که دربارۀ اینکه چه تغییراتی در صورت بهترین نتیجه را خواهد داد توصیههایی میکند. اهمیت این شغل پس از بحران مالی ۱۹۹۷ تا ۹۸ رشد چشمگیری یافت، یعنی زمانی که رقابت بر سر مشاغل بالا گرفت.
روز آخری که در سئول بودم، تصمیم گرفتم پنجاه دلار برای مشاوره با یک فالبین چهره بپردازم. از مترجمم پرسیدم «باید لبخند بزنم؟» و او این سؤال را به پیرمرد چاق و کوتولهای انتقال داد که لباس چینی چندلایه پوشیده بود و مثل بسیاری از کسانی که آن هفته دیده بودم، به من زل زده بود و قیافهام را ورانداز میکرد.
پرسیدم درمورد من چطور؟
مترجم گفت: «میگوید ابروهای تو نشان میدهند دوستان زیادی داری و بینی تو نشان میدهد ثروتمند خواهی شد».
پرسیدم: «آیا باید چیزی را تغییر دهم؟»
مترجم: «چیزی نداری که بشود گفت بد است. اما ممکن است دندانهایت کمی ضعیف باشند. و باید خیلی بیشتر گوشت گاو بخوری».
منبع: ترجمان