نجات محیط زیست با ظروفی از جنس برگ
نجات محیط زیست با ظروفی از جنس برگ
نجات محیط زیست با ظروفی از جنس برگ
جمهوری برگ به کمک محیط زیست می آید
جمهوری برگ به کمک محیط زیست می آید
جمهوری برگ به کمک محیط زیست می آید

با آنکه درختان ریه های شهری هستند و نقش مهمی در پاکسازی هوا دارند، هر ساله حدود 3/7 میلیون هکتار جنگل(تقریبا به اندازۀ وسعت پاناما) نابود می شود و این جنگل زدایی در سراسر جهان رخ می دهد؛
به طوری که طبق پیش بینی ناسا تا صد سال دیگر تمام جنگل های کره زمین از بین خواهد رفت.یک شرکت آلمانی از برگهای یک گیاه ویژه ظرفهای یکبارمصرف ساخته که به تازگی در آلمان هم به فروش میرسد. این ظروف هیچ زباله ضد محیط زیستی از خود باقی نمیگذارند. مدیرعامل این شرکت یک ایرانی ساکن آلمان است. گفتوگوی دویچه وله فارسی با پدرام ذوالقدری، مدیرعامل ایرانیتبار شرکتLeaf Republic را بخوانید.
Leaf Republic یا «جمهوری برگ» نام یك شركت نوبنیاد آلمانی است كه از برگهای گیاهان ظرفهای یكبارمصرف تولید میكند. پدرام ذوالقدری، مدیر عامل و موسس این شركت است که نجات جهان را وابسته به این كار زیستمحیطی میداند.
-دویچه وله: منظور از «جمهوری برگ» چیست؟
پدرام ذوالقدری: یك شركت پژوهشی است كه هدفش یافتن یك جایگزین بادوام برای الیاف سلولز است. الیاف سلولز ماده اولیهای است كه برای تولید كاغذ به كار میرود. این ماده فعلا از چوب به دست میآید و باید آن را جایگزین كرد. ما به دنبال سلولزی هستیم كه برای تولید آن لازم نباشد درختان جنگلها را قطع كنند. در واقع هدف نهایی ما این است. حالا در آسیا گیاهی پیدا كردهایم كه همان خاصیت مورد نظر ما را دارد. جالب اینكه این ماده درخت نیست بلكه گیاه پیچكی است و سالی چهار بار برگهایی میدهد كه میشود از آنها سلولز به دست آورد.
-البته شما فعلا از برگهای آن گیاه به جای سلولز بشقابها و كاسههای یكبارمصرف تولید میكنید. چه شد این فكر به ذهنتان رسید؟
من پس از تحصیل، یك سفر یكساله به هند كردم. روستاییان آن كشور بسیار به محیط زیست توجه میكردند. یك شب در روستایی بودم كه هتل و مهمانسرا نداشت. یك خانواده در خانه خودشان به من جای خواب دادند و قبلش شام آوردند. آنها غذا را توی برگهای سبز و تازه و زیبای یك گیاه میخوردند. من از این كار خیلی خوشم آمد. افزون بر این به آلمان كه برگشتم دخترم مرا به فكر انداخت. با خودم میگفتم: «چه خوب میشود اگر بتوانم از برگهای آن گیاه یادشده بشقاب بسازم».
-یعنی وجدان محیط زیستیتان پس از تولد دخترتان بیدار شد؟
بله، بعد از اینكه پدر شدم این تغییر در من رخ داد. قبلا من هم مثل بقیه بودم: كنسرت میرفتم، ماشین گرانقیمت سوار میشدم و پی عشق و عاشقی بودم. اما هرچه دخترم بزرگتر میشد، با خودم میگفتم: اینطوری كه نمیشود، باید كاری بكنم. البته اذعان كنم كه از دانش زیستشناسی اطلاعی نداشتم، انجمنهایی مثل «صلح سبز»، «صندوق جهانی طبیعت» هم برایم جذاب نبودند اما احساس میكردم كه باید من هم كاری بكنم.
-منظورتان را روشنتر بفرمایید. چرا فكر میكنید محصول شركت شما تأثیرگذار است؟
وقتی میدیدم كه دور و بر دخترم همه چیز، برای مثال اسباببازیها، بطریها و غیره از پلاستیك تولید شدهاند، دقت و مطالعه بیشتری كردم و پی بردم كه ۷۸ درصد زبالهای كه انسانها تولید میكنند از كاغذ و پلاستیک است. در جهان در هر دو ثانیه به اندازه دو زمین فوتبال، درختهای جنگلها را میبرند.
-هدف و كار شركتتان در آینده چیست؟
ما میخواهیم كارخانهای بسازیم كه در آن از برگهای گیاهان، سلولز تولید و به كارخانههای كاغذسازی عرضه شود. هدف اصلی ما تولید كاغذ است و بشقابها فقط وسیله تبلیغاتی بودهاند. مهم این است كه برای سلولزی كه ما میسازیم دیگر نیازی به قطع هیچ درختی نخواهد بود.
سلولز ما از كشتزارهای دیرپا به دست میآید. ما میرویم كه گیاه ویژهمان را در همان زمینهایی بكاریم كه پیشتر جنگل بوده است.
-پس با این حساب باید باب همكاری با دولتهای مختلف را هم باز كنید. با چه كشورهایی قرارداد همكاری دارید؟
با همكاری دولت نپال روی تخمهای گیاهی تحقیق و كار كردیم تا پروتئینی به دست آوریم كه باعث رشد سریعتر گیاه ویژه سلولز ما شود. شركت ما با هر دولتی كه از پیشنهاد ما استقبال كند، حاضر به همكاری است.
كافی است دولتها اجازه بدهند ما این گیاه را در كشورشان بكاریم. آن وقت طبیعی است كه ما تخمهای گیاه را به كشاورزان آن كشور میدهیم تا بكارند، برگهای آن را سالی چهار بار برداشت كنند و به ما تحویل دهند تا از آن سلولز تولید كنیم و آن را به كارخانههای كاغذسازی عرضه كنیم.
-با دولت ایران نیز در حال مذاكره هستید؟
ایران از معدود كشورهایی است كه كه در آن از سال گذشته قطع درختان جنگلها ممنوع شده است. پس در این كشور تولید سلولز از چوب درخت نیز دشوار شده است. ما با نماینده دولت ایران در حال مذاكره در خصوص گشایش یك كارخانه سلولز در این كشور هستیم.
اگر این گیاه ویژه در ایران كاشته شود، این كشور دیگر نیازمند وارد كردن كاغذ و خریدن آن از كشورهای اروپایی و آمریكایی نخواهد بود.
-چرا تا كنون از پیشنهاد شما در كشور آلمان استقبال زیادی نشده است؟
به دو دلیل: اول اینكه مردم آلمان ارزانطلب هستند. همه چیز باید ارزان باشد. در عین حال آلمانیها متقاضی كیفیت عالی هستند. یعنی در اینجا یك تناقض وجود دارد. با این حال محصول ماساخت آلمان است. تولید بسته بندیمان هم در همینجا انجام میگیرد. همین یعنی كه ما نمیتوانیم محصولاتمان را ارزان بفروشیم. ولی متأسفانه آلمانیها با خود میگویند: «ما بشقاب مقوایی را ۱۰ سنت میخریم. چرا باید ۲۰ سنت برای یك دانه برگ خرج كنیم؟» بهای كالای ما برای رستورانداران هم بالاست. ولی این كار مثل هر كار دیگری زمان میخواهد.
منبع: دویچه وله